ذوق دیدن یار، خواب و خوراک را از ما گرفته بود، اصلا متوجه نبودیم که خستگی یعنی چه. صبحانه که در واژگان ما تعریف نشده بود! خودمانیم، دژبان های درب ورودی از دیدن ما متعجب بودند. با خود می گفتند اینها دیگر چه کسانی هستند که در «هوا تاریکی» اینجا آمده اند و از ما زیلو و زیرانداز برای نماز طلب دارند!

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کارآفر سیاهه های یک پدر هیأت ورزش های همگانی استان ایلام موسیقی لرستان سلامت منبع کویل دار خريد بازي ps4 stefan95ps Tapak محتوای سفر soheilgraphic